اگر با من نباشی آسمان را هم نمیخواهم!
برای زخمها از هیچ کس مرهم نمیخواهم
بنا باشد اگر جز تو کسی یارم شود یک عمر
به تنهایی رضایت می دهم، همدم نمیخواهم
به آرامی دو پلک خسته را می بندم و دیگر
برای مردنم تیغ و طناب و سم نمی خواهم
جهان می پاشد از آتشفشان کوه احساسم
اگر با من نباشی بر زمین آدم نمی خواهم!
خدا حتی اگر ازمن بگیرد چشمهایت را
به او شک میکنم او را چنین مبهم نمی خواهم!