اینڪـہ چقـدر از آن روز هـا گذشتــہ …!

یا اینڪـہ چقـدر هر دویمان عـوض شـدہ ایم…!

یا اینڪــہ هرڪداممـان ڪجاے دنیـا اـ؋ـتـادہ ایم…!

اصلا مهـم نیست.. ! باز باران ڪــہ ببارد…!

هر وقـت ڪـہ میخواهد باشد…! دلم هـوایـت رامیڪنـد…!

حس بودنت قشنگ ترین حس دنیاست

تو که باشی....

هر روز را نه...

هر ثانیه را عشق است...

در قمار غم عشق

دل من بردی و با دست تهی

منم آن عاشق بازنده هنوز

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش

گر که گورم بشکافند عیان می‌بینند

زیر خاکستر جسمم باقیست

آتشی سرکش و سوزنده هنوز

باهمـ میریمــ بیرونـ

میشینیمـ تو تاکسیـ

دستـ همو میگیریمـ

چقدر خوشگلـ شدهـ عشقمـ

چشممـ تو آیینهـ میفتهـ

کهـ چشمـ رانندهـاز تو آیینهـ عشقمو دید میزنهـ

بلند میگمـ آقا ماشینو نگهـ دار

میگهـ وسط خیابونـ؟

سرمو میبرمـ جلو میگمـ پسـ سرتو بنداز پایینـ ناموسـ منو نگاهـ نکنـ

گـــیـــــســو بــه هـــــــــم بــریـــــزو

«بــریـــــز و بــپــــاش» هـــــــــا